در این مقاله از بخش روان شناسی وبسایت نیمه شب ، به بررسی این موضوع که وسواس فکری چیست؟ از کجا بفهمیم دچار وسواس فکری شدیم؟ خواهیم پرداخت ، اما پیش از آن به معرفی علائم آن می پردازیم تا بتوانید پیش از هر چیز تشخیص دهید که آیا به این اختلال مبتلا هستید و یا خیر و در صورت ابتلا ، به درمان آن بپردازید.
افکار وسواسی؛ افکار و تصوراتی تکرار شونده و سمج هستند که معمولا فرد از حضور آن ها اذیت می شود و احساس میکند قادر نیست بر آنها غلبه کند و در صورت ترک آنها دچار اضطراب خواهد شد.
وسواس فکری چیست؟
یشتر مردم در بخش هایی از زندگی خود برخی از افکار یا اعمال وسواسی را تجربه می کنند اما به این معنی نیست که همه ی ما به اختلال وسواس یا همانOCD مبتلا هستیم. کسی که به اختلال وسواس مبتلاست چرخه وسواس فکری و عملی اش آنقدر شدید است که وقت زیادی از او می گیرد و در انجام کارهای روزمره و زندگی اش مشکل ایجاد کند.
وسواس فکری افکار، تصاویر و تکانه هایی هستند که مرتبا در ذهن فرد تکرار می شوند و به نظر می رسد خارج از کنترل فرد هستند و علی رغم میل او به ذهنش می آیند. مثل اینکه فرد مدام فکر می کند مبادا دستش آلوده باشد (فکر وسواسی) و برای کاهش نگرانی از آلوده بودن دستش آن را مدام می شوید (وسواس عملی)
در مکالمات روزمره زیاد از کلمه ی وسواس و وسواسی استفاده می شود. اما بیشتر به معنی “اهمیت دادن” به چیزی است. مثلا فردی که می گوید من روی کارم وسواس دارم یعنی کارم برایم اهمیت دارد و به این معنی نیست که به OCD مبتلاست.
شما می توانید به شدت درگیر خواننده یا تیم فوتبال مورد علاقه خود باشید اما باز هم به کارهای روزمره ی خود برسید و با دوستانتان شام بخورید، سر ساعت مشخصی برای خواب آماده شوید و صبح ها به موقع سرکار بروید. پس شما مبتلا به OCD نیستید.
حتی داشتن افکار آزار دهنده هم به معنی فکر وسواسی نیست. مثلا هرکسی ممکن است گاهی نگران بیمار شدن خودش یا عزیزانش باشد، اما این نگرانی لزوما نشانه های OCD نیستند.
چون شدت و مدت زمان درگیری با این افکار زیاد نیستند و زندگی عادی فرد را دچار اختلال نمی کند.
علایم وسواس فکری
به طور خلاصه می توانم بگویم برای آنکه فردی به وسواس فکری مبتلا باشد باید علایم زیر را داشته باشد:
وجود افکار، تصویرها یا تکانه هایی که مدام در ذهن او تکرار شوند. مثلا این فکر که دستانم آلوده هستند. یا بیماری ایدز دارم. نکنه به فرزندم آسیب بزنم
افکار یا تصاویر باید غیر منطقی باشند. مثلا فردی که به خاطر عبور از کنار یک سطل زباله نگران این است که مبادا به ایدز مبتلا شود. فکر غیر منطقی دارد. چون می داند ایدز فقط از طریق خون منتقل می شود و عبور از کنار سطل زباله نمی تواند باعث ابتلا به ایدز شود.
شدت و میزان افکار زیاد باشد به طوری که روند زندگی او را مختل کند. مثلا اگر شما امروز برای عیادت فردی به بیمارستان رفته باشید و پس از برگشتن همه لباس های خود را ضدعفونی کنید لزوما به وسواس مبتلا نیستید اما اگر روزها پس از عیادت ذهن تان درگیر آن روز باشد و مراقبت های ویژه ای بکنید احتمالا به وسواس فکری مبتلا هستید.
بیشتر بخوانید: چگونه با بیماری افسردگی مقابله کنیم؟
انواع وسواس فکری:
وسواس آلودگی و وسواس نجس و پاکی
مایعات بدن (مثل: ادرار و مدفوع)
میکروب/ بیماری (مثل: ایدز، سرطان و …)
آلاینده های محیطی (مثل: امواج رادیویی)
وسواس نگرانی از دست دادن کنترل خود
ترس از آسیب زدن به خود و دیگران
ترس از به ذهن آمدن تصاویر وحشتناک و خشن به ذهن
ترس از توهین کردن و زدن حرف های رکیک در جمع
ترس از دزدیدن اشیاء
وسواس نگرانی از آسیب زدن به دیگران
ترس از مسئول بودن برای رخ دادن اتفاقات بد (مثلا نگرانی درباره اینکه مبادا کاری کند که ساختمان آتش بگیرد)
ترس از آسیب زدن به کسی به دلیل بی احتیاطی (مثال: مبادا به دلیل آلودگی دست های من دستگیره خانه کثیف شده و باعث شود مادرم بیماری لاعلاج بگیرد)
وسواس های مرتبط با کمال گرایی
وسواس تقارن (مثلا همه کتاب های داخل قفسه کتاب از نظر اندازه قرینه باشند)
ناتوانی در تصمیم گیری برای نگه داشتن اشیاء یا نگه داشتن آنها
ترس از گم کردن چیزی
وسواس جنسی
افکار یا تصاویر جنسی ممنوع
افکار یا تخیلات جنسی درمورد دیگران
افکار یا تصاویر جنسی درباره کودکان یا نزدیکان
افکار آزار دهنده درمورد رفتار خشونت آمیز جنسی با دیگران
وسواسی مذهبی
نگرانی درمورد زیر سئوال بردن خدا یا توهین به مقدسات
نگرانی بیش از حد درمورد درست و غلط بودن امور اخلاقی
وسواس های دیگر:
افکار بدبینانه در مورد خوش شانسی و یا بدشانسی اعداد و یا رنگ های خاص
وسواس عملی
وسواس عملی (یا همان اجبار) بخش دوم اختلال OCD است. .وسواس های عملی رفتارها یا افکاری هستند که فرد برای خنثی کردن افکار وسواسی و کاهش اضطراب خود انجام می دهد.
انجام وسواس های عملی زمان بر هستند و مانع انجام فعالیت های مهم و عادی فرد می شوند. البته انجام هر رفتار تکراری به معنی این نیست که فرد وسواس عملی دارد. مثلا، داشتن ساعات خواب منظم، انجام منظم اعمال دینی و یا داشتن زمان مشخص برای مطالعه نوعی رفتار های تکرار شونده هستند و معمولا کارکرد مثبتی دارند و به رشد فرد کمک می کند.
تفاوت دیگر وسواس عملی با سایر کارهای تکراری این است که در OCD فرد خود را مجبور به انجام اجبارها می داند و در صورت انجام ندادن آنها شدیدا مضطرب می شود.
پس به طور خلاصه می توانم بگویم وسواس عملی نشانه های زیر را دارد:
1- انجام کارهای تکراری غیر منطقی
2- ناتوانی در انجام ندادن این کار (احساس اینکه مجبور به انجام این کارها هستم)
3- انجام این کارهای تکراری زندگی روزمره من را مختل کرده است. (مثلا وقت زیادی باید در حمام یا دستشویی بمانم)
وسواس های عملی رایج
وسواس شستشو
شستن دست ها بیش از حد معمول و یا به روشی خاص (مثلا 10 بار شستن دست ها)
بیش از حد طولانی بودن کارهایی مثل دوش گرفتن، مسواک زدن یا دستشویی رفتن (که یکی از دلایل طولانی بودن این کارها داشتن قواعد خاصی برای انجام آنهاست. مثلا حمام رفتن باید دقیقا طبق یک قاعده مشخص انجام شود).
نظافت بیش از حد وسایل خانه و اشیاء دیگر
انجام کار های دیگر به منظور جلوگیری از تماس با آلودگی (مثلا دست نزدن به دستگیره درها)
وسواس چک کردن
چک کردن اینکه به دیگران آسیب نمی رسانید (مثلا چک کردن مداوم خاموش بودن اجاق گاز)
چک کردن این که اتفاق بدی رخ نداده نباشد (مثلا زنگ زدن مداوم به عزیزان)
چک کردن این که اشتباهی مرتکب نشده باشید (چک کردن چندین باره قفل درب)
چک کردن شرایط جسمی خودتان (انجام مکرر و بیش از اندازه آزمایشات، مثلا آزمایش ایدز)
وسواس تکرار
دوباره خوانی یا دوباره نویسی (مثلا 5 بار خواندن یک پاراگراف)
تکرار فعالیت های روزمره (مثلا قبل از نشستن یک بار بلند شدن و نشستن)
تکرار حرکات بدنی (مثال: ضربه زدن با انگشت، چشمک زدن، تکان دادن سر و ..)
وسوس های عملی ذهنی
مرور ذهنی وقایع به منظور جلوگیری از آسیب (چند بار فکر کردن به یک اتفاق مشخص)
دعا کردن برای جلوگیری از آسیب دیدن خود یا دیگران
شمارش در حین انجام یک تکلیف تا رسیدن به یک شماره ی “خوب”، “درست” یا “امن” (مثلا شمردن قدم ها یا پله ها)
“لغو کردن” یا “حذف کردن” (مثال: جایگزین کردن یک کلمه ی “بد” یا یک کلمه “خوب” برای از بین بردن اثر منفی آن)
وسواس های عملی دیگر
سئوال پرسیدن مداوم برای اطمینان گیری (مثلا از دوست خود می پرسد مطمئنی لباسم به سطل آشغال نخورده؟)
اجتناب از موقعیت هایی که ممکن است وسواس را راه اندازی کند (مثلا راه رفتن با فاصله زیاد از سطل آشغال)
علائم اختلال وسواس فکری عملی شدید :
افکار :
ترس از آلوده شدن به وسیله ی میکروبها ، خاک یا مواد آلودهی دیگر
ترس از تنهایی و یا از دست دادن افراد خانواده ، دوستان و…
افکار و تصورات واضح یا شدید جنسی
متمرکز شدن بیش از حد روی اخلاقیات
ترس از نداشتن وسایلی که شاید روزی به آن ها نیاز پیدا کنید
داشتن افکار خرافی مثل توجه بیش از حد به چیزهایی که خوشیمن یا بدیمن خوانده میشوند
نظم دادن به اشیاء و اینکه همه چیز باید سر جایش قرار گیرد
رفتار :
بررسی متعدد و افراطی چیزهایی از قبیل قفلها ، وسایل و کلیدهای برق و غیره
تماس متعدد با اعضای خانواده ، دوستان و آشنایان برای اطمینان از صحت و سلامت آنها
تکرار کلمات خاص و انجام کارهای بیمعنای دیگر برای کاهش اضطراب
صرف زمان زیادی برای نظافت و شستوشو
حساسیت بیش از حد به نظم و ترتیب محیط پیرامون
جمعآوری خرت و پرتهایی مثل روزنامههای قدیمی یا ظروف خالی غذا
دلایل بروز علائم و نشانه های وسواس
از جمله مهمترین دلایل وسواس میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
دلایل فیزیولوژیکی: مانند کمبود سروتونین و وجود عفونتهایی در بدن
دلایل محیطی و روانی: مانند استرس زیاد در زندگی و عوامل شخصیتی
دلایل ژنتیکی: احتمال مبتلا شدن افرادی که سابقه خانوادگی وسواس دارند بسیار بیشتر است.
روش های مختلف درمان وسواس فکری و عملی
تحقیقات مختلف نشان می دهد که بالای 80 درصد از افراد مبتلا به وسواس که تحت درمان مناسبی قرار گرفته اند؛ علایمشان بهبود یا کاملا درمان شده است. نکته مهم انتخاب مناسب ترین مدل درمان برای هر مراجع است و لزوما هیچ روش درمانی نمی تواند برای همه افراد مناسب باشد. به طور کلی 5 روش مختلف برای درمان وسواس فکری و عملی وجود دارد:
دارو درمانی: دارو درمانی باید تحت نظر روانپزشک انجام شود و در بسیاری از مراجعان به خصوص افرادی که وسواس آنها ریشه ژنتیک دارد می تواند بسیار موثر باشد.
درمان های روانشناختی ( روان درمانی) : درمان های روانشناختی مختلفی برای درمان وسواس وجود دارد.
درمان روانپویشی (Psychodynamic): یکی از درمان های بسیار موثر در درمان وسواس فکری و عملی است. هدف این رویکرد شناسایی و حل تعارضات درونی فرد است که به صورت ناهشیار باعث ایجاد وسواس در او می شود.
درمان شناختی رفتاری (CBT): از روش های مورد استفاده برای درمان وسواس، درمان شناختی رفتاری (CBT) است.
مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP): یکی دیگر از روش های پر استفاده در درمان وسواس، روش رویارویی و جلوگیری از پاسخ (ERP) است. متاسفانه بسیاری از درمانگران بدون بررسی علل وسواس مراجعان فقط از این روش درمانی استفاده می کنند و همین مساله باعث شکست درمان و در مواردی تشدید علایم وسواس فکری یا عملی می شود.
هیپنوتیزم درمانی: تحقیقات نشان داده است ترکیب هر یک از روش های درمان روانپویشی، درمان شناختی رفتاری و ERP با هیپنوتیزم اثربخشی این روش ها را در درمان وسواس بیشتر می کند.
رفتار درمانی
درمانهای رفتاری وسواس با استفاده از تکنیکهای مختلفی انجام میشود. حساسیت زدایی، ایستاندن فکر، غرقه سازی، انفجار درمانی و شرطی سازی بیزارگرانه از روشهای رفتار درمانی وسواس میباشند (این درمانها باید توسط پزشک متخصص انجام شود و در صورتی مؤثر هستند که بیمار علاقهمند به درمان و بهبود یافتن باشد و به خواسته خود مراجعه کرده باشد). این درمان نسبت به درمان دارویی عوارضی نداشته و در بلند مدت اثر درمانی بهتری دارد. پیشنهاد میکنیم برای اطلاع از دیگر روشهای درمان وسواس کلیک کنید.
جراحی
جراحی در افرادی که دچار اختلال وسواس خیلی شدید هستند و حداقل به مدت پنج سال تحت درمانهای دارویی و درمانهای رفتاری بودهاند، اما پاسخ مناسبی نگرفتهاند، مورد استفاده قرار میگیرد. جراحی اثر درمانی سریعی دارد ولی تأثیر درمان آن در بلند مدت مشخص نشدهاست.
چه روشی درمان وسواسی برای من مناسب است؟
هیچ روش درمان وسواسی برای همه مناسب نیست. هر مراجعی با توجه به نوع وسواس او، شدت علایم، زمان بروز، و علل ایجاد آن نیاز به یک یا چند روش درمانی مختلف دارد. بنابراین پس از بررسی جامع مشکل وسواس شما می توان بهترین مدل درمان را برای شما تعیین کرد.
به همین دلیل در جلسات درمان ابتدا علایم وسواس فکری یا عملی شما مورد بررسی قرار می گیرد تا بر اساس آن بهترین روش درمان برای شما تدوین شود.
بیشتر بخوانید: تست افسردگی بک (BDl-ll) رایگان
سخن پایانی
از جمله علائم و نشانه هایی که همراه با وسواس ظهور میکند، نداشتن قدرت تصمیم گیری، به تعویق انداختن کارها و نداشتن اعتماد به نفس است. در واقع فرد وسواسی در گرداب اقدام و مراجعه، گیر می کند؛ چرا که همیشه فکر میکند قرار است اتفاق و معجزه خارق العاده ای رخ بدهد و مشکل را برطرف کند. گاهی اوقات هم به کلی مشکل خود را در ذهن انکار می کند. به همین دلایل، مشکل مزمن می شود و هر مشکلی حتی ساده ترین اختلالات وقتی مزمن و طولانی می شوند، درمانشان سخت می شود. درست مثل همان سرماخوردگی ساده که اگر به موقع درمان نشود، ممکن است به رماتیسم قلبی تبدیل شود. به همین سبب توصیه میشود وقتی که افراد متوجه وسواس و نشخوار فکری خود می شوند، در اسرع وقت به یک روان شناس بالینی که ترجیحا تخصص درمان اختلالات اضطرابی و وسواس را دارد، مراجعه کنند.