شما با ایجاد انگیزه بر روی افراد تأثیر می گذارید تا بخواهند آنچه را که شما پیشنهاد می دهید انجام دهند. و انگیزه از احساسات ما ناشی می شود. برای ایجاد انگیزه، باید احساس مثبت شدیدی درباره دستیابی به اهداف خود ایجاد کنیم. هرچه احساس قویتر باشد انگیزه ما بیشتر می شود. حتی هنگامی که به نظر می رسد خلاف این عمل را انجام می دهیم و احساس ترس ایجاد می کنیم تا انگیزه ما را برای جلوگیری از چیزی ایجاد کند، انگیزه واقعی احساس تسکین در هنگام فرار از این ترس است.
تأثیرگذاری بر احساسات از طریق تخیل انجام می شود. این قدرت شگفت انگیز ذهن ما است که می تواند یک واقعیت مجازی در ذهن ما ایجاد کند و هر زمان که چیزی را تصور کنیم، احساسات در مورد آن به طور خودکار اتفاق می افتد. بنابراین اگر می خواهیم احساس شادی داشته باشیم، می توانیم یک خاطره خوش را به ذهن بیاوریم، یا تصور کنیم که در آینده اتفاقی بیفتد که باعث خوشبختی ما شود. به همین ترتیب، اگر مثلاً احساس ناخوشایندی مانند درد داشته باشیم ، می توانیم با تصور احساسی متفاوت، آن را نادیده بگیریم یا تغییر دهیم.
به آن hypnoanalgesia یا hypnoanaesthesia گفته می شود.
هیپنوتیزم هنر استفاده هدفمند از تخیل شما برای تغییر احساسات شما در مورد چیزها است. به عنوان مثال، برای ایجاد یک کودک (یا یک بزرگسال) که می خواهد دندانهایش را مسواک بزند. آنچه اغلب با انگیزه اتفاق می افتد این است که یک سیاست “رسمی” وجود دارد که در درون شخص وجود دارد ” من این کار را خواهم کرد” – اما روز به روز وقتی زمان آن فرا می رسد انگیزه دیگری قدرت بیشتری به تخیل می کشد – ” من فقط این کار را تمام می کنم “،” بعداً آن را انجام خواهم داد “،” فردا به درستی شروع می کنم “،” ماه آینده قرار ملاقات می گذارم “و غیره بنابراین برای نصب انگیزه جدید تلاش ویژه ای لازم است سیستم ، پیوستن احساسات مثبت از طریق تخیل به اعمالی که برای سلامتی ما مفید خواهد بود. بیش از 200 سال تحقیق و تمرین هیپنوتیزم، دانشمندان و متخصصان بالینی کشف کرده اند که تکنیک ها و رویکردهای خاصی وجود دارد که با تخیل و ذهن عاطفی بهترین کار را می کنند.
بیماران دندانپزشکی افراد بسیار خوبی برای این موضوع هستند، زیرا در شرایط فوری قرار دارند که ممکن است درد بکشند ، از این ترس دارند اما نیاز به درمان دارند و بنابراین می خواهند به شما اعتماد کنند و شما در مقام اقتدار حرفه ای هستید. شما با همه تجهیزات کت سفید هستید. شما خودتان ایستاده و مسئول هستید. آنها همانهایی هستند که پشت صندلی دراز می کشند و از دستورالعمل های شما پیروی می کنند. همه اینها در تصورات آنها تأثیر می گذارد. تحقیقات نشان داده است که در این شرایط ، بیماران احتمالاً سریع به هیپنوتیزم پاسخ می دهند
با استفاده از هیپنوتیزم می توانید نه تنها اقدامات جسمی بیمار (“یک صندلی بنشینید” ، “دهان خود را باز کنید” و غیره) ، بلکه تخیلات و عواطف وی را نیز راهنمایی و هدایت کنید تا جلسه درمان برای آنها آرامش بخش و دلپذیر باشد و انگیزه ایجاد کند. آنها را برای جلسات بهداشتی منظم بیاورید و راهنمایی های خود را در مورد مراقبت از دندان های خود دنبال کنید. اقتدار حرفه ای شما نقطه شروع خوبی برای تأثیرگذاری بر بیماران شما می دهد و با استفاده از هیپنوتیزم می توان به این موارد اضافه کرد.
هنگامی که من به متخصصان دندانپزشکی یاد می دهم که برای کمک به بیماران خود از هیپنوتیزم استفاده کنند ، ابتدا با آموزش استفاده از آن بر روی خود شروع می کنم. به نظر من این بهترین راه برای یادگیری از تجربه خودشان است که تخیل آنها چقدر قدرتمند است و چگونه می توان از قدرت آن برای تغییر سریع و آسان احساسات آنها استفاده کرد. این به آنها اطمینان واقعی می دهد که همان کار را با بیماران خود انجام می دهند. با استفاده از تمرینات عملی در کلاس ، آنها همیشه از اینکه چگونه می توانند بر روی احساسات ، از جمله واکنشهای جسمی و احساسات آنها تأثیر بگذارند ، متعجب می شوند. این تمرین ساده را برای خود امتحان کنید.
چشمان خود را ببندید و تصور کنید که یک لیمو برداشته و آن را از وسط نصف کنید ، سپس یک برش از یکی از نیمه ها برش بزنید. تصور کنید که این برش را در دهان خود بگذارید ، و مزه تیز طعم و بوی لیمو را بگیرید. آن را به اندازه کافی تصور کنید تا طعم و بو را تجربه کنید، دهان شما از بزاق پر می شود. شما فقط با استفاده از تخیل خود بر بدن خود تأثیر می گذارید.
بعضی از افراد سریعتر از بقیه پاسخ می دهند، زیرا تصورات زنده تری دارند. در هیپنوتیزم درمانی، می گوییم که در مغز آنها ارتباط قوی تری بین قسمت های آگاه و ناخودآگاه، یا تخیل وجود دارد. اما همه با هم ارتباط دارند و با تمرین ارتباطات قویتر می شوند. بنابراین وقتی از شما سوال می شود ، آیا کسی می تواند هیپنوتیزم شود ، پاسخ مثبت است ، به شرط آنکه بتواند حرف شما را بفهمد و قادر و مایل به توجه باشد.
حال میخواهیم به چند نکته برای قدرتمندتر کردن ذهن شما اشاره کنیم:
1. نسبت به آنچه در سر خود قرار می دهید هوشیار باشید
اولین قدم برای باز کردن قفل قدرت ذهن شما حذف افکار است که دارای احساسات منفی هستند. این به معنای از بین بردن گفتگوی منفی با خود و کنار گذاشتن ترس است.
به کار خود چه اعتقادی دارید؟ اگر این کار را خسته کننده بدانید ، ذهن شما باور می کند و احساسات شما را احساس می کند و به آنها عمل می کند.
در مورد رابطه ای که با فرزندان، اقوام، شریک زندگی یا همکاران خود دارید چطور؟ این باورها به نحوه برخورد شما با اطرافیان منتقل می شوند.
درمورد زندگی خود چه نظری دارید؟ این باور بر نحوه نگاه شما به زندگی تأثیر می گذارد.
اینها نمونه هایی هستند اما در جنبه های دیگر زندگی نیز کاربرد دارند. بنابراین اطمینان حاصل کنید که شما ترس را تهدید نمی کنید و آن جنبه ها را از نظر منفی مشاهده نمی کنید.
2. روی اهداف و آرزوی های خود کار کنید
در حالی که ضمیر ناخودآگاه ما بر روی منفی نگری عمل می کند، اما بر اساس مثبت بودن نیز عمل خواهد کرد. به طور خاص، اشتیاق منتقل شده را تغذیه می کند. باز هم، قدرت ذهن ما باید هدفی در ذهن داشته باشد و اگر این هدف با میل و اشتیاق ایجاد شود ، ذهن ما برای این کار فشار خواهد آورد.
3. منابع درست داشته باشید
4- به خود انگیزه یادگیری بدهید
5. اجازه ندهید افکار دیگران بر شما تأثیر بگذارند