تا به حال به ایده جدا کردن حافظه کاری از زندگی شخصی فکر کردهاید؟ خب اگر عاشق تماشا کردن سریالهای رمزآلود با مضمونهای این چنینی هستید، به هیچ وجه سریال تفکیک سازی را از دست ندهید. این سریال از سوی منتقدان نیز امتیازات خوبی را دریافت کرده است. اگر مشتاق شدهاید که با این سریال متفاوت بیشتر آشنا شوید، در نیمه شب همراه ما بمانید.
معرفی سریال تفکیک سازی (severance)
دی اریکسون خالق اصلی این سریال است، اما کارگردانی آن به دست ستاره محبوب، بن استیلر انجام شده است. آدام اسکات نیز به عنوان نقش اصلی در سریال تفکیک سازی به نقش آفرینی پرداخته است. این سریال ژانری درام، علمی تخیلی و رازآلود دارد. ماجرای ساخت سریال تفکیک سازی از این قرار است که در سال ۲٠۱۹، سرویس استریم پلاس تصمیم گرفت که ساخت این پروژه را در برنامههای خود قرار دهد. مراحل اولیه ساخت سریال تفکیک سازی طی یک سال انجام شد و در اواخر سال ۲٠۲۲ بود که فیلمبرداری فصل اول این سریال جذاب با عنوان Tumwater شروع شد. محبوبیت و استقبال بینظیر از این سریال، سازندگان را برای ساخت فصل دوم آن ترغیب کرده است و صحبتها حاکی از این است که فیلم برداری فصل دوم سریال تفکیک سازی از اواسط سال ۲٠۲۲ کلید خواهد خورد. جالب است بدانید که این سریال توانست تنها با پخش دو قسمت اول در تاریخ ۲۹ بهمن سال ۱۴٠٠، امتیاز ۸.۲ را از سوی کاربران رسانه IMDB به خود اختصاص بدهد و رضایت ۹۷٪ درصدی داوران رسانه Rotten Tomatoes و رضایت ۹۳٪ کاربران گوگل را نصیب خود بکند.
پاتریشا آرکت، بریت لوئر، زک چری، جن تولاک، جان تورتورو و کریستوفر واکن از بازیگرانی هستند که در این سریال موفق نقش آفرینی کردهاند.
حکایت جدایی حافظه کاری از زندگی شخصی!
سکانسهای ابتدایی این سریال متمایز با نمایش زندگی مارک (آدام اسکات) که کارمند معروف سازمان لومن Lumen است آغاز میشود. مارک همسر خود را از دست داده و برای اینکه غم از دست دادن همسر خود را فراموش کند، در هشت ساعت از پنج روزه هفته مغز خود را به دو نیمه تقسیم میکند و در واقع دو شخصیت متفاوت را در سریال به تصویر میکشد.
سازمانی که مارک در آن مشغول به فعالیت است، کامندان خود را با یک شرط عجیب به استخدام در میآورد و آن شرط چیزی نیست به جز یک (عمل جراحی تفکیک سازی!) با انجام این عمل جراحی، خاطرات کارمندان از یکدیگر جدا میشود و آنها فرصت دارند که ۸ ساعت در روز، بر روی زندگی شخصی خود تمرکز داشته باشند. نکتهای که باید بدانید، این است که تمامی این اقدامات با رضایتنامه شفاهی کارمندان و با قرار دادن یک تراشه داخل مغز آنها انجام میشود. در واقع به محض اینکه کارمندان پا به سازمان میگذارند و وارد آسانسور میشوند، خاطرات زندگی شخصی (خارجی) خود را فراموش میکنند و از این پس هر خاطرهای که بسازند، به خاطرات داخلی یا زندگی شغلی آنها تعلق خواهد داشت.
شاید با خواندن مطالب بالا، تصور کنید که ایده جداسازی خاطرات داخلی از خارجی میتواند خیلی جذاب باشد. چون هیچکس بدش نمیآید که سختیها و مسائل فکری محیط کار را با خود به خانه نبرد و از چشیدن لذتهای زندگی ساقط نشود، اما زمانی که به عمق این سریال رازآلود پی ببرید، متوجه خواهید شد که تفکیک سازی نه تنها یک روش ایدهآل نیست، بلکه درست مثل یک خواب ترسناک خواهد بود.
یک فراموشی و سرنوشت خوفناک!
نکته جالب دیگری که باید بدانید، این است که کارمندان سازمان لومن حق استعفا از آن را ندارند و زمانی که مارک با دریافت مدرک ترفیع به مدیر یک بخش ۴ نفره تبدیل میشود، یکی از این کارمندها را اخراج میکند که سرنوشت آن کارمند قابل پیش بینی نخواهد بود. هیلی، کارمند جایگزین دیگری است که پس از آموزش دیدن در یکی از اتاقها بیدار میشود و هیچ چیزی از خاطرات زندگی شخصیاش را به یاد نمیآورد.
مارک که رئیس هیلی و آن بخش ۴ نفره است، از او سوالاتی میپرسد تا مطمئن شود که روش تفکیک سازی بر روی او هم اثر کرده است.
بررسی بیشتر سازمان لومن
اگر بخواهیم جزئیات این سازمان در سریال تفکیک سازی را بررسی کنیم، باید بگوییم که هدف اصل سازمان لومن در سریال مشخص نیست. شاید این موضوع برای یک سازمان امنیتی در ظاهر بسیار منطقی باشد: ” فراموش کردن تمام کارهایی که در سازمان انجام شده و قابل انتقال نبودن خاطراتی که در دنیای بیرون یا زندگی شخصی کارمند اتفاق افتاده است”. اما بیهدف بودن و طراحی سازمان به شکل راهروهای هزارتو و طولانی، ثابت خواهد کرد که عمق مسئله ترسناکتر از ظاهر منطقی آن خواهد بود. در حقیقت یکی از اهداف سریال تفکیک سازی، پیش بینی آینده است. یعنی دقیقا آن زمانی که کارمندان به صورت آگاه و با دست خود امضا میکنند که هرگونه عمل جراحی را روی آنها انجام شود و به اصطلاح به موش آزمایشگاهی تبدیل بشوند.
بررسی عملکرد هیلی، کارمند جدید سازمان
هیلی، کارمند جایگزینی که پیشتر درباره آن صحبت کردیم، از همان ابتدا تصمیم به فرار از سازمان را گرفت. اما این فرار زمانی امکان پذیر بود که او بتواند به شخصیت خارجی خود بفهماند که من دیگر نمیخواهم در این شرکت کار کنم. اما چگونه؟ خب زمانی که او به محض خروج از شرکت خاطرات کاری خود را فراموش میکند، چگونه میتواند به شخصیت دیگر خود چنین چیزی را بفهماند؟
اما هیلی روشهای مختلفی را برای فهماندن این موضوع به شخصیت خارجی خود امتحان میکند. اما همانطور که گفتیم، هیچ چیزی از آن سازمان قابل خارج کردن نیست. از کاغذ نوشته شده گرفته تا یادداشتهایی که بر روی دست نوشته شوند.
بررسی عملکرد پیتی، کارمند سابق سازمان لومن در سریال تفکیک سازی
همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه آرامش و تعادل زندگی کاری و شخصی مارک با پیدا شدن سر و کله فردی به نام پیتی، یکی از بهترین دوستهای مارک پیدا میشود. پیتی در محیط کاری بهترین دوست مارک بوده و از سازمان فرار کرده است و هیچکس اجازه ندارد که در سازمان درباره او صحبتی بکند یا به سوالات دیگران درباره پیتی پاسخ بدهد. میپرسید چرا؟ خب چونکه پیتی علاوه بر فرار از سازمان، موفق شده است که فرایند تفکیک سازی را معکوس کند و خاطرات شخصیت داخلی و خارجی خود را با هم ادغام کند. اما مشکلی که برای او به وجود آمده، این است که دیگر توانایی تشخیص خاطرات و زمان حال خود را ندارد. اما در قسمتی از سریال پیتی به سراغ مارک میآید تا او را از این مسئله باخبر کند.