۷ باور اشتباه در ارتباط با نقاشی که مانعی برای پیشرفت یادگیری است

بسیاری از ما نقاشی را دوست داریم و از آن با عنوان یک سرگرمی که باعث لذت ما می شود٬ یاد می کنیم.خوبی نقاشی آموزش نقاشی در تهران در این است که ما چیزهایی که در ذهن داریم را روی کاغد پیاده کنیم و آن را به واقیت تبدیل می کنیم.همین امر باعث می شود که بسیاری از مردم به نقاشی روی بیاورند و سعی در یادگیری این مهارت بکنند. اما باید بگوییم نقاشی کاری لذت بخش و آسان است٬اما سختی های خودش را نیز دارد.در این بین با اینکه نقاشی سختی هایی دارد اما بعضی از افراد یادگیری نقاشی را سخت تر از آنچه که هست برای خود می کنند.در ذهن خود چیزهایی می سازند که مانعی برای آن ها در امر یادگیری می شود.در ادامه ما قصد داریم که باورهای اشتباهی که باعث می شود از یادگیری نقاشی دست بکشیم و مانعی در امر یادگیری هستند٬ به شما بگوییم.

۱-نقاشی کردن را یک مهارت ساده دیدن

ممکن است با خود بگویید که نقاشی کردن برای من سخت است و من نمی توانم  نقاشی بکشم.اما این تفکر که در ذهن ما می باشد٬منبع آن کجا است؟در سنین کودکی شما به راحتی نقاشی می کشیدید و تردیدی  به دل راه نمی دادیدو در تلاش نبودید عینا یک چیز را به نمایش در آوردید. در دوران مدرسه شما شاهد آن بودید که آن نقاشی هم کلاسیتان که قشنگ تر و شبیه تر به واقعیت بود٬مورد تشویق بیشتری قرار می گرفت ٬اما نقاشی شما که شبیه به واقعیت نبود و نمی توانستید به طرز طبیعی بکشید٬مورد تشویق قرا نمی گرفت و شما حس  می کردین که شما استعدادی در این زمینه ندارید و در نتیجه رفته رفته از نقاشی دست کشیدید.

در یاد گرفتن هرمهارتی تا رسیدن به مرحله استادی راه زیادی وجود دارد اما این نکته را باید توجه کنید که بین این جمله من نمی توانم و کمی می توانم٬ تفاوت وجود دارد.این را در ذهن خود بسپارید برای رسیدن به پله های بالاتر نمی توان یک شبه رسید و نیاز به یاد گرفتن مهارت دارید. پس عجله نکنید و از یادگیری نقاشی دلسرد و زده نشوید.می توانید برای شروع یک سری کار انجام بدهید که یک جور تمرین برای یادگیری اولیه شما به حساب می آیند.

۱- به دست گرفتن مداد و طراحی کردن خطوط اولیه

۲- کشیدن خطوط ساده هندسی

۳- کپی کردن آنچه که می بینید به صورت دقیق

۴-تجزیه و تحلیل کردن دنیای واقعی و پیرامونتان و ابداع کردن چیزهای نو

۵- نقاشی کردن هرچیزی٬حتی چیزهای غیر واقعی

۲-نقاشی یک استعداد مادرزادی است

یکی از خطرناک ترین و مخرب ترین دیدگاه که در هر کاری می باشد٬ همین تفکر است که برای استاد شدن در کار باید استعداد ذاتی داشته باشی و گرنه نمی شود.این دیدگاهی است که ریشه نا امیدی در دل شما می کارد و حتی باعث می شود که کلا سمت یادگیری نقاشی نیایید.اگر هم نقاشی را یاد گرفتید و در ادامه مورد تشویق دیگران٬ کار شما قرار نگرفت٬ با داشتن این تفکر شما حس می کنید که حتما باید استعداد داشته باشید تا در نقاشی ماهر شوید. این را باید بگوییم که درست است که اگر استعداد  ذاتی کاری مانند نقاشی را داشته باشید٬ ممکن است پله های مراحل را سریعتر از دیگران طی کنید٬اما به این معنی نیست که به مشکل برنخورید و به راحتی مهارت های لازم را یاد بگیرد.حتما این را دیده اید که یک نفر در عرض چند دقیقه یک نقاشی زیبا را می کشد. شاید در نگاه اول با خود بگویید که او دارای استعداد ذاتی است اما صرفا اینگونه نیست و این حاصل چندین سال تلاش در امر یادگیری نقاشی می باشد.پس این تفکر را از خود دور کنید و منتظر نباشید که یک استعدا داشته باشید تا یک کار را یاد بگیرید. خودتان تلاش کنید تا نقاشی را مرحله به مرحله با تلاش خود به دست آورید.

۳-نتیجه خوب یک نقاشی اتفاقی است

یک باور اشتباه مخرب است. اما اصلا اینگونه نیست که خود به خودی یک کار خوب شود.کافی است شما در آموزشگاه نقاشی٬ اصول و نکاتی که باعث می شود که یک نقاشی خوب از آب در آید را یادبگیرید. مراحل ابتدایی در نقاشی مواردی است که اصولا آن ها را از قبل می دانید.همین تصور باعث می شود که فکر کنید که این مساله راحتی است.هرچه به مراحل بالاتر نقاشی نزدیک شوید٬ نقاشی می توانند از واقعیت موجود فاصله بگیرند و این تصور برایتان به وجود آید که من مهارت لازم را دارم و نیازی به تجزیه و تحلیل کردن چیز های اطراف و مهارت های بیشتر ندارم.اما این گونه نیست شما باید تا مراحل پایانی و با تمرین و یادگیری مهارت ها پیش برید تا بعد از سال ها بتوانید به صورت اتوماتیک و راحت نقاشی بکشید و دیگر فکر کنید که خوپ به خودی یک نمونه کار خوب در می آید.

۴-هدف نقاشی٬تشویق شدن توسط دیگران است

ما در سنین پایین تریعنی  دوره نقاشی کودکان٬وقتی نقاشی می کشیدیم٬بیشتر مورد تشویق دیگران قرار می گرفتیم و همین تفکر در ما نهادینه شده که ما نقاشی می کشیم که مورد توجه و تشویق دیگران قرار بگیرم٬ نه آنکه ازآن کار لذت ببریم و هدف اولی مان را روی لذت از کاری که انجام می دهیم٬قرار بدهیم.لذت بردن از نقاشی و یادگیری آن باید هدف شما باشد و عوامل تحریک کننده مانند آنکه یک شخص از کار من خوشش آمد یا خیر و نقاشی من مورد تشویق دیگران قرار گرفت٬نباید مانعی برای شما باشد.

۵- هنر نقاشی خوب در نقاشی واقع گرایانه است

در بسیاری از دیدگاه ها و فرهنگ ها٬ نقاشی یک نوع تقلید از محیط  طبیعت و پیرامون زندگی مان می باشد.همین نگرش باعث شده است که هرچه نقاشی ما به واقعیت شباهت داشته باشد٬پس آن نقاشی خوب است.این باور اشتباهی است.انسان ها این قابلیت را دارند که الگوها را به خوبی تشخیص دهند٬ برای همین نیازی نداریم که برای کشیدن یک نقاشی ۱۰۰درصد مطابق با آن واقعیت که می بینیم٬ پیش بریم.در نقاشی ما از خطوط٬ ترکیب های سایه ها و نور و … استفاده می کنیم٬چیزی که در دنیای واقعی نیست. انسان یک دید سومی دارد که همین دید باعث  می شود که درک افراد از یک تصویر متفاوت باشد.پس داشتن دیدگاه های متفاوت و سبک های نقاشی متفاوت  به این معنی نیست که کار یک فرد و با نقاش خوب نیست٬چون واقع گرایانه نیست.

۶-یک نقاش خوب توانایی کشیدن هرچیزی را دارد

نقاشی کردن فقط به یک طیف از مهارت اطلاق نمی شود و شاخه های مختلفی دارد و این  دید که شما چون از نقاشی مهارت هایی از آن یاد گرفتید٬پس می توانید هرچیزی را در هر شاخه نقاشی بکشید٬ تفکر درستی نیسیت.این را به خاطر بسپارید که شما اگر بخواهید همه چیز بکشید باید برید و آن  شاخه مربوطه را یاد بگیرید.

۷-طراحی کردن و نقاشی هردو یک چیز هستند

یک باور بسیار غلط این است که  نقاشی وطراحی کردن یکی است و بین آن ها تفاوتی نیست. درصورتی که این چنین نیست و برای یادگیری این دو به مهارت های متفاوت نیاز است.البته این را بگوییم که تفاوت در مهارت به این معنی نیست که باهم شباهت هایی ندارند و برعکس در یک سری مهارت ها نقاشی و طراحی با هم همپوشانی دارند.